۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

نگرش خلاق در دكوراسيون


هيچگاه افكار خلق الساعه (فكر بكر) را دست كم نگيريد. اين افكار ايده‌هاي زيادي به شما مي دهند كه وقتي به عمل تبديل شوند، مي توانند زيبايي خانه شما را چندين برابر كنند. در اين بخش نگاهي خواهيم داشت به يكي از راههاي يافتن متد يا سبك مناسب پروژه دكوراسيون؛ از اين روش براي تسريع روند به كارگيري و فعال كردن عصاره خلاقيت‌‌تان در تغيير دكور منزلتان استفاده كنيد.

1ـ خلاصه‌اي از پروژه‌اي را كه براي تغيير دكوراسيون منزلتان تهيه كرده‌ايد برداريد و به گوشه‌اي دنج برويد (جايي كه حواس‌تان پرت نشود) و به سرعت ايده‌ها و طرح‌هايي را كه به ذهن‌تان خطور مي‌‌كند، يادداشت كنيد، نگاهي سريع به مجلات و كتاب‌ها بياندازيد (به زودي در مي‌يابيد كه پس از انتخاب چند نمونه از داخل مجلات و كتاب‌ها، ايده‌اي به فكرتان خواهد رسيد)؛ به نمونه‌هاي رنگ و ساختار كف اتاقتان نگاهي بياندازيد، عكس‌هاي مربوط به فضا و اقلام موجود را كه قصد داريد نگهداري كنيد، مورد بررسي قرار دهيد.

سپس وسايل را بدون نقشه قبلي در كنار هم بچينيد، اشيايي را كه نظرتان را جلب مي‌كنند، انتخاب كنيد و كنار هم قرار دهيد و اين روند را دوباره تكرار كنيد. اين كار را چند بار تكرار كنيد تا اين كه ايده‌هايتان تمام شود. بعد از همه اين كارها، اتاق را ترك كنيد و به هواي آزاد برويد؛ نفس كشيدن در هواي آزاد به ذهن و مغز شما استراحت مي‌دهد.

2 ـ به اتاق بازگرديد و ببينيد چه طرح يا ايده‌اي در بدو ورود نظرتان را جلب مي‌كند. از خودتان بپرسيد چرا اين وسيله بايد در نقطه كانوني قرار گيرد.

آيا اين همان چيزي است كه شما به دنبالش بوديد؟

آيا براي فضاي مورد نظر شما مناسب است؟

اين روش اندكي شبيه يك نمودار گردش كار است. اگر پاسخ‌ها مثبت است، كار خود را به همين صورت ادامه دهيد و وسايلي را پيدا كنيد كه با فضاي شما هماهنگ باشند.


decoration-2.jpg


 اگر پاسخ‌ها منفي بود، به عقب بازگرديد و با ايده ديگري كار را دنبال كنيد. اين روش كمي سخت به نظر مي‌رسد و صد البته كنار گذاشتن چيزهاي قديمي بسيار سخت است.


چندبار اول مشكل است، اما مدتي بعد شما اعتماد به نفس‌تان را به دست خواهيد آورد. پس از آن حتي ممكن است از افكار خلق‌الساعه به روش‌هاي بهتري دست پيدا كنيد؛ با وجود اين، راه دسترسي به مغزتان يك راه كاملاً شخصي است. اين امر افكار خلاقه را سرعت مي‌بخشد.

البته لازم نيست اين تغييرات را در همه اتاق‌هاي خانه امتحان كنيد مي‌توانيد در يكي از اتاق‌ها بدون تغيير واقعي دكوراسيون، براي كسب تجربه كار كنيد.

3ـ بسياري افراد مي‌توانند همه چيز را همانگونه كه در پايان به چشم مي‌آيند، مجسم كنند، شما هم پس از چند بار تمرين قادر خواهيد بود چنين كنيد. سخت‌ترين كار، اغلب توضيح مساله براي مشتريان يا اعضاي خانواده‌تان است.

براي حل اين مشكل شما مي‌توانيد با ساخت يك تابلو رنگ، تمامي نمونه‌ها و طرح‌ها را به آنها نشان بدهيد، اما اين كار تنها تصور مبهمي از رنگ را در اختيار آنها مي‌گذارد. آنها دوست دارند كه طرح‌ها را به صورت سه بعدي يعني تكميل شده ببينند. البته اين خواسته بسيار پرهزينه خواهد بود. به همين علت، يك روش بسيار مناسب، استفاده از فناوري روز است.

شما مي‌توانيد از نرم‌افزاري كه تصاوير شگفت‌آوري از وضعيت‌هاي مختلف دكوراسيون يك اتاق را ارايه مي‌كند، استفاده كنيد. در اين روش شما بدون تغيير دكوراسيون اتاق‌ها مي‌توانيد حالات متعدد چيدمان وسايل را تجربه كنيد. ما استفاده از نرم‌افزار Punch Software را توصيه مي‌كنيم.


منبع : سایت مجله دکوراسیون منزل
 

 

۱۳۸۹ مهر ۶, سه‌شنبه

بهاره رهنما و ماهور احمدی در بازار مبل ایران


برای یک بار هم که شده آمده ام ادای دوستان خیلی خیلی شیک و مرفه خودم را در بیارم البته راستش بیشتر از درآوردن، تجربه کردنش برایم با مزه بود و این تجربه از این قرار بود که بیایم این بار که رفته ام خانه نو، اثاثیه ام را هم نو کنم یا حداقل بیشترش را نو کنم، بماند که به زودی فهمیدم این مدل کارها اصلاً با روحیه نوستالژیک مزخرف من جور نیست! چون آنقدر ذهنم پر بود از خاطرات فراوانی از آدم هایی که مثلاً کی و چه وقت و چطوری روی این مبل نشسته بودند یا از این گلدان تعریف کرده بودند یا اینکه مثلاً کی وقتی تازه راه افتاده بود سرش برای اولین بار خورد گوشه یکی از این میزها و چنین و چنان و فلان که کنار گذاشتن هر کدام شان کلی بار عاطفی مزخرف هوار ذهنم کرد و آخر سر هم چند برابر پول عوض کردن شان خرج کردم و ماجرا طی کردم تا بیشترشان را بفرستم شمال به کلبه جنگلی کوچکم و بقیه شان را هم به زور و البته تک و توک ببخشم چون خیلی برایم مهم بود که به کسی ببخشم که هم از خودش و هم از خانه اش خوشم بیاید. مثل همین کاناپه ای که به زور دادمش به ماهور عزیزیم. چون راستش هر موقع می رفتم به اتاقش برای ولو شدن و ماجرا تعریف کردن هیچ جای راحتی پیدا نمی کردم. در واقع هم از او و هم از اتاقش خیلی خوشم می آید و خب این بخشش هم در نهایت به نفع و استفاده خودم بود.
البته این سخت گذشتن از اشیای اطرافم مطلقاً به خواست و عقل معاش (که از هر دو عاری هستم) برنمی گردد. این یک جور وسواس عاطفی و دلبستگی خاص به اشیایی است که روزگاری را با آنها گذرانده ام. خوب یادم هست وقتی بچه بودم حتی وقتی به سنی بودم که عقلم به شمارش می رسید هرگز دوست نداشتم مادرم پنج تا 200 تومانی لای قرآنی ام را با یک هزار تومانی حتی نو عوض کند.
هر چقدر هم که همه می گفتند خب فرقی ندارد باز برای من فرق داشت. این هزار تومانی هم تعدادش از آن دویستی ها کمتر بود و هم لای قرآنی نبود.
خلاصه ماهور را که عادت دارد تا لنگ ظهر بخوابد خفت کردم و رأس هشت صبح انداختمش توی ماشین و پریا را هم از مدرسه معاف کردم و راه افتادیم. ماهور توی راه غر زد و تلافی هفته قبل را که برای بردن کاناپه مرتب زده بودم خوب درآورد. آخر سر هم آنقدر نیامد تا در یک عصر بارانی گذاشتمش دم در تا زودتر بیاید ببردش و او با آقا ناصر آمد و کاناپه را به اتاقش برد تا من بعداً بروم و رویش برای او ماجرا تعریف کنم. خلاصه پرسان پرسان خودمان را رساندیم به یافت آباد. اولش از خیابان های خیلی ته شهر و کوچه های تنگ و ترش آشتی کنان رد شدیم اما بعد رسیدیم به بلوارهای بلند و پر نور پر از پاساژهای بلند و بزرگ و پارکینگ های چند طبقه. شکل این بلوارها اصلاً شبیه داخل شهر نیست، بلوارها جای فراخ هستند از گل و آفتاب. وسط شان جای پهن شدن دارد.
داخل این پاساژها یک چیز خوب دیگر هم دارد. یادم هست وقتی برای دایی کوچیکه به خواستگاری می رفتیم مادرم حتماً می رفت و دستشویی خانه عروس را می دید و همیشه می گفت دستشویی هر مکانی ربط مستقیم به صاحبش دارد و خب این جمله فلسفی اینجا هم کاملاً صدق می کرد چون سازندگان این پاساژها دستشویی های خیلی قشنگ و شیک با کرم و صابون عطری و حوله یک بار مصرف و از این جور تزیینات درست کرده اند که آنقدر تمیز و قشنگ اندکه اصلاً فکر نمی کنید توی ایران هستید. من و ماهور که تازه او شاعر هم هست و پریا که اصلاً الکی ذوق نمی کند کلی از دیدن این دستشویی ها شادی کردیم و تازه از آنها عکس هم گرفتیم و قرار شد به بقیه بگوییم ما برای خرید وسایل منزل مان هم به دوبی سفر کرده ایم. الان هم این را در این ستون نو نوشتم چون    می دانستم آن بخش از دوستانی که می خواهم پز وسایل منزلم را به آنها بدهم اصلاً کتابخوان و روزنامه خوان و اهل مطالعه نیستند.
بنابراین باز هم کسی نمی فهمد که من همه این وسایل را از همین یافت آباد خودمان خریده ام. دیدن پدر و مادرهای کالسکه به دست زنان جوان باردار یا حتی پیرمرد پیرزن هایی که با هم آمده بودند تا برای بهانه ای نو در زندگی شان دوباره و چندباره خرید کنند آدم را یاد این اصل باز هم فلسفی می اندازد که همه معلم های تربیتی مدرسه که همه سعی می کردند به ما حقنه کنند زندگی اصلاً ارزش دویدن ندارد، اشتباه کرده و اتفاقاً زندگی خیلی هم چیز با حال و مهیجی است. شما البته برای دیدن این همه چیزهای قشنگ قشنگ آن هم در چهار یا پنج پاساژ چندین طبقه قطعاً وقت کم می آورید. اما خب ما فقط یک روز وقت داشتیم و همه چیز هم اینجا خیلی ارزان تر از داخل شهر بود و البته با تنوع خیلی زیاد برای همه نوع سلیقه: تازه ما رفتیم و به مبل های خیلی یغور و گنده طلایی و زرشکی استیل هم کلی خندیدیم.
روحیه مان عوض شد، البته از پشت ویترین و طوری که صاحب مغازه نفهمد چون همه شان خیلی محبت داشتند و بر خلاف همه شهر کتاب ها که با دیدن من خودشان می زنند به نشناختنم خیلی هم خوب فیلم هایم را دیده بودند و می شناختندم.
نگران گرسنگی هم نباشید چون یک رستوران بزرگ ایرانی با سقف بسیار بلند و یک سالاد بار مفصل هم در آنجا وجود دارد که می توانید حسابی خودتان را سیر کنید. با دیدن این پاساژها ما فهمیدیم ایران بالاخره در یک صنعتی حسابی پیشرفت کرده و آن هم همین صنعت تیر و تخته است. ساعت 9 شب پرسان پرسان و با جیب خالی برگشتیم به شهر و من برای تشکر از ماهور یک گربه چاق نقره ای برای اتاقش خریدم. تازه سروش صحت گفت انبارهای همین پاساژها ارزان تر هم بوده.

بازار مبل ایران

مجموعه بازار مبل ایران یکی از بزرگترین مراکز تجاری صنایع چوبی در خاور میانه به شمار می آید. این مجموعه از پنج سرای مجزا به نام شعرای نامی ایران: خیام، سعدی، حافظ (سرای مرکزی)، مولوی و فردوسی نام گذاری شده است و متمرکز ترین بازار مبلمان خانگی و اداری را در خود جای داده است.
رعایت اصول معماری ایرانی و بهره گیری از تکنولوژی مدرن در ساختار این مجموعه جلوه زیبایی به منطقه بخشیده است و خدمات رفاهی و تفریحی هم زمان با نمایش جدید ترین مدل های مبلمان خانگی و اداری جلوه بی نظیری را در ذهن بیننده تداعی می کند.